چون زائری غریب در اینجا گریستم
در ساحل نگاه تو تنها گریستم
وقتی که عشق مر کب غم را سوار بود
مجنون شدم به دامن صحرا گریستم
در دل غم تو بود و به چشمم خروش اشک
در قبله گاه چشم تورسوا گریستم
با بادبان پاره به گرداب بی کسی
با یک دل شکسته چو دریا گریستم
هر چند کس نگاه مرا تر ندیده بود
دیشب برای غربت مولا گریستم