رنگاي زيادي ديدم رنگ چشمات چيز ديگه است
حرفاي زياد شنيدم حرف چشمات چيز ديگه است
رنگ زرد كهربايي رنگ چشماي تو باشه
رنگ من رنگ محبت رنگ دنياي تو باشه
رنگ چشمات هفته ها رو هميشه يادم مي آره
تو كجايي كه ببيني شاعرت خسته و زاره
تو كجايي كه ببيني يه نفر برات سروده
هر چي گلبرگ توي دنياس واسه عشقش ربوده
روز شنبه تو نگاهم عشق تو جرقه اي زد
يه نگاه ز جنس احساس آه كه با دلم چها كرد
دل آشنا به عشقم مثه كفترا هوا شد
رفت ورفت و باز هم رفت نمي دوني كه چها شد
روز يكشنبه صدا تو دوباره بازم شنيدم
دوباره نگاه نازت دوباره نگاتو ديدم
نگاهت به من نگاه كرد منو از خودم جدا كرد
مثه يه شبگرد عاشق توي كوچه ها رها كرد
به دوشنبه كه رسيدم همه چي رنگو وارنگ بود
تومثه يه تيكه الماس خنده هات خيلي قشنگ بود
از لبات يه دسته غنچه به رسم عاشقي چيدم
همه قشنگي ها را توي اون بوسه ها ديدم
يادمه روز سه شنبه واسه تو آواز مي خوندم
يه شعر خوب وقديمي براي تو ناز مي خوندم
تو به من نگاه مي كردي نگاهت پر از صفا بود
خنده هاي نازنينت يه عالم مهر ووفا بود
چهارشنبه وقتي كه اومد بوي تنهايي شنيدم
همه خاطره هامو يه سراب خسته ديدم
يه سراب بود . آري قصه هاي آشنايي
يه سراب بود . آري يه سراب پوچ وخيالي
ديگه بعد از تو ندونم هفته ها چگونه هستند
هفته ها سرد و فسرده روزها غريبه هستند