تو اي غريبه در اين غربت آشناي مني
شراب اشكي و در جام چشمهاي مني
نشان نمي دهد آيينه چشمهاي مرا
تو در ميانه آيينه ها به جاي مني
بگو عميق تر از من كه دوستت دارد؟
تو را نديده پرستيده ام خداي مني
اگر سكوت كنم در سكوت من غم توست
اگر ترانه بخوانم تو در صداي مني
تمام پنجره ها را چراغ مي بندم
اگر به خواب ببينم شبي براي مني
بيا و خواب كن اين كودك پريشان را
توگاهواره امني تو لاي لاي مني