۱۳۸۶ آبان ۱۰, پنجشنبه

سوار تنها

بر مركب خورشيد سوار آمد ورفت
يك گل به تماشاي بهار آمد و رفت
ديدم كه فرات با دلي خونين گفت
يك قافله اشكبا ر آمد و رفت

۲ نظر:

ناشناس گفت...

سلام صبح بخير
هميشه شاد و سربلند باشي مرد بزرگ

ناشناس گفت...

آقا حميد دلت خوش و دستت هميشه پر
ويارت هميشه باقي